سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیام دبیرخانه مجمع اصولگرایان شهرستان عجبشیر در پی درگذشت دکتر محمدعلی حسین زاده:

بسمه تعالی

انا لله و انا علیه راجعون

درگذشت سرباز خدوم و فداکار انقلاب اسلامی، مجاهد سخت کوش دکتر محمد علی حسین زاده منتخب مردم شریف مراغه و عجب شیر در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را به خانواده محترم، مردم شریف و شهید پرور مراغه و عجب شیر و همه همراهان آن عزیز تسلیت گفته و از پیشگاه خداوند منان برای آن مرحوم غفران الهی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجز جزیل مسئلت می‌نمائیم.

تلاش بی‌وقفه در تحصیل دانش، فرهیختگی در دفاع از آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی، سخت کوشی در خدمت به محرومان و افتخار سربازی امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای از ویژگی‌های بارز مرحوم حسین زاده در عمر کوتاه خدادادی او بود. این ویژگی‌ها از او انسانی بی‌ادعا، بی‌آلایش و بی‌توجه به مناصب دنیوی پدید آورد که یکسره خود را وقف سربلندی اسلام و انقلاب اسلامی نموده بود.

دبیرخانه مجمع اصولگرایان شهرستان عجبشیر ضمن بزرگداشت یاد آن مرحوم، این ضایعه را به خانواده شریف مرحوم و مردم شهرستان تسلیت عرض نموده، علو درجات ایشان را از خداوند بزرگ مسئلت می‌نماید.

باید گفت هنوز هم پرواز «محمدعلی» را باور نکرده ایم. هنوز چهره دلنشین او مقابل چشمان ماست. آن تجلی صفا، آن افسر شجاع و باوفا و آن شیرمرد بی ریا هرگز از یاد رفتنی نیست. داغ رفتن او برای همه آنها که می شناختندش، سنگین و سخت است؛. تسلایی نیست جز آن که مثل خودش که همواره «رضاً برضاه و تسلیماً لامره» بود؛ همه ما، خانواده اش و موکلانش در مراغه و عجب شیر، تنها به تقدیر و مشیت الهی اتکا کنیم. و البته تاملی جدی در این نکته که: (محمدعلی، مردانه رفت).

وسیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون...

 

 

                                     دبیرخانه مجمع اصولگرایان شهرستان عجبشیر




تاریخ : دوشنبه 95/2/20 | 12:10 عصر | نویسنده : احدی | نظر

 

دلنوشته های سید نظام الدین موسوی مدیر عامل خبرگزاری فارس درباره حسین زاده.

درست 20 سال پیش، کلاس اصول روابط بین الملل، اولین درس مشترک من با برخی ورودی های سال 74 رشته علوم سیاسی در دانشگاه تهران بود. استاد این کلاس در زمره کسانی بود که در طول درس به بهانه های مختلف – باربط و بی ربط – نیش و کنایه هایی نثار نظام و انقلاب می کرد. برای من که ورودی 73 بودم و با نگرش و شیوه آن استاد محترم آشنایی داشتم – و نیز برخی دیگر از دوستان چون من – این موضوع گرچه تلخ بود اما تازگی نداشت ولذا جز در مواردی که اصطلاحاً کارد به استخوان نمی رسید، وارد محاجه با وی نمی شدیم.

اما در اولین جلسه کلاس، جوانکی محجوب با محاسنی نورسته - که گویی در آشکار کردن لهجه آذری خود تعمد داشت – چنان محکم و مستدل به هر تعریض استاد علیه نظام و انقلاب پاسخ داد که تقریباً بخش عمده کلاس به بحث و جدل بین این دو گذشت.

آن روزها من عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران بودم و به همراه برخی دیگر از دوستان در کلاس های درس با اساتید مختلف علوم سیاسی، بحث و جدل های زیادی می کردیم اما صلابت آن جوان ورودی 74 در کلاس اصول روابط بین الملل چنان برایم جذاب بود که بلافاصله بعد از پایان کلاس سراغش رفتم و اول از همه اسمش را پرسیدم. پاسخ داد: «حسین زاده ام؛ محمد علی حسین زاده.» - بچه کجایی؟ -:«مراغه، آذربایجان شرقی».

و بدین ترتیب آشنایی و دوستی من با «محمدعلی» آغاز شد. یک ساعت با هم درباره مسائل مختلف حرف زدیم. به طور طبیعی بیشتر درباره مسائل نظام و انقلاب و فضای رشته علوم سیاسی و دانشکده و اساتید و... و در پایان این یک ساعت، گویی 20 سال بود که همدیگر را می شناسیم.

حسین زاده قبلاً عضو بسیج دانشجویی شده بود، اما بعد از آن دیگر، پای ثابت تحولات و فعالیت ها بود. همزمان در برخی تشکل های دانشجویی انقلابی هم عضو بود و به آنها نیز کمک می کرد. از سال 76 به بعد هم که برخی جریانات سیاسی تلاش کردند تا فضای دانشگاه ها را به سمت مقابله با نظام و انقلاب سوق دهند، روح ناآرام حسین زاده بیش از گذشته در تکاپو افتاد. در آن روزگار غربت نیروهای انقلاب، هر تجمع و همایشی که برای دفاع از ارکان نظام در دانشگاه ها برگزار می شد، او پیشتاز و پیشقراول بود.

 البته در عین صراحت و شهامت در دفاع از انقلاب و نظام و ولایت، حسین زاده هیچ گاه اهل برخوردهای افراطی نبود. در حوادث 18 تیر 78 و ماجرای کوی دانشگاه، به رغم سوء استفاده هایی که ضدانقلاب از این حادثه بعمل آوردند اما برای اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، این موضوع بسیار مهم و اساسی بود که حقی از دانشجویان تضییع نشود و در بیانیه ها و مواضع، از حقوق دانشجویان بیگناه و آسیب دیده دفاع شود. محمدعلی حسین زاده از جمله اعضای بسیج بود که در این زمینه اصرار ویژه داشت.

«محمدعلی»  به تعبیر خودش یک «سرباز ولایت» بود با همه ابعاد و مسئولیت هایش. در اوج فعالیت های سیاسی، هیچ گاه مسئولیت دانشجو بودن را به فراموشی نمی سپرد و به بهترین نحو، دروس دانشگاهی را دنبال می کرد. او به معنای واقعی کلمه صبور بود و «مردمی» و این مردمی بودنش خود حدیث مفصلی است. با آن لهجه شیرین آذری پای درددل افراد می نشست. او که در زمره نفرات برتر علوم انسانی در کنکور 74 بود  گاهی ساعت ها با یک رفتگر ساده گرم صحبت می شد و می گفت و می شنید.

دوره لیسانس حسین زاده که به پایان رسید، بی هیچ معطلی، کارشناسی ارشد را در پژوهشکده امام خمینی وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) آغاز کرد. موسسه ای که شاکله اش را اصلاح طلبان تشکیل می دادند اما او با همان منطق و استحکامی که داشت، بر مبانی اعتقادی و سیاسی خود باقی ماند و پیش رفت. در زمانه ای که پریشان حالی و سردرگمی و استحاله سراغ بسیاری از افراد – حتی صاحب نامان و صاحب منصبان – آمد، حسین زاده هیچ گاه از زیر علم ولایت خارج نشد و همچنان به معنای واقعی کلمه «اصولگرا» باقی ماند.

در سال های اخیر، او در نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران فعالیت می کرد. مثل دوران دانشجویی فعال و پویا بود. البته بواسطه گرفتار ها و مشغله های اجرایی و کاری، کمتر توفیق داشتم تا او را ببینم. دورادور اخبارش را داشتم. در مقطع دکترا پذیرفته و عضو هیات علمی دانشگاه شده بود و در کنار معاونت نهاد نمایندگی رهبری، فعالیت های اجرایی و پژوهشی دیگری هم داشت. هر از چندگاهی تلفنی با هم تماس داشتیم. برخی اوقات برای پوشش خبری همایش ها و فعالیت های نهاد رهبری تلفن می کرد و گپی می زدیم.

اواخر سال گذشته که مباحث مربوط به انتخابات مجلس دهم به اوج نزدیک می شد، زمانی که اخبار مربوط به انتخابات در آذربایجان شرقی را مرور می کردم؛ متوجه شدم که حسین زاده هم در حوزه انتخابیه مراغه و عجب شیر کاندیدا شده است. وقتی یاد 20 سال پیش و اولین کلاسی که در آن با «محمدعلی» آشنا شدم افتادم، لبخندی زدم. آن جوانک محجوب و نورسته اکنون نامزد نمایندگی مجلس در حوزه ای مهم شده بود. اما شک نداشتم که حسین زاده با آن صلابت انقلابی و مخصوصاً روحیه مردمی، اقبال مردمش را برای کسب مقام وکالت آنان، به دست خواهد آورد.

البته مناعت طبع «محمدعلی» موجب آن بود که از امثال ما دوستان مرکز نشین، هیچ تقاضایی نداشته باشد. یک بار هم که دوست مشترکی پیش من آمد و با تلفن او مشترکاً با حسین زاده صحبت کردیم، گرچه از برخی نامهربانی ها و تخریب ها گلایه داشت اما مثل همیشه نقطه توکلش به خدا بود و از من فقط استدعای «دعا» کرد و دیگر هیچ!

زمانی که نتایج دور اول انتخابات مجلس دهم منتشر شد، یکی از حوزه هایی که برایم اهمیت داشت؛ مراغه و عجب شیر بود و چقدر خوشحال شدم که حسین زاده به مرحله دوم راه یافته است نه از باب رفاقت شخصی، بلکه بدان خاطر که مطمئن بودم «محمدعلی» در مجلس دهم یکی از جدی ترین «سربازان ولایت» خواهد بود.

 البته این را فقط من پیش بینی نمی کردم. دیگرانی در نقطه مقابل هم بدین نکته واقف بودند! در میان این همه کاندیدای اصولگرا، یکی از افرادی که به شدت مورد هجمه و تخریب رسانه ها و کانال های ضدانقلاب و مخالف نظام قرار داشت، همین کاندیدای جوان و کمتر شناخته شده بود!

برایم من عجیب نبود وقتی یکی از دوستان مشترک می گفت تلویزیون سازمان منافقین دوبار به اسم، نام حسین زاده را آورده و علیه او برنامه پخش کرده و از مردم خواسته است تا به او رای ندهند. حتی زمانی که با اکثریت آرا، مردم مراغه و عجب شیر، این شیرمرد آذری را به عنوان نماینده خود انتخاب کردند از حجم ترور شخصیت او کاسته نشد و در کانال های متعددی می دیدم که به نحو مغرضانه و کینه توزانه ای این وکیل مردمی را مورد تخریب قرار می دهند. طرفه اینکه برخی همنوایان داخلی شبکه های ضدانقلاب نیز، از رد اعتبارنامه او سخن به میان آوردند!

اما....اما امروز صبح، خبر تلخ «رفتنش» بر سرم آوار شد. هنوز هم پرواز «محمدعلی» را باور نکرده ام. هنوز چهره دلنشین او مقابل چشمان من است. آن تجلی صفا، آن افسر شجاع و باوفا و آن شیرمرد بی ریا هرگز از یاد رفتنی نیست. داغ رفتن او برای همه آنها که می شناختندش، سنگین و سخت است؛ و برای من نیز. تسلایی نیست جز آن که مثل خودش که همواره «رضاً برضاه و تسلیماً لامره» بود؛ همه ما، خانواده اش و موکلانش در مراغه و عجب شیر، تنها به تقدیر و مشیت الهی اتکا کنیم. و البته تاملی جدی در این نکته باریکتر از مو هم که: «محمدعلی، مردانه رفت».

وسیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون...

 




تاریخ : دوشنبه 95/2/20 | 11:9 صبح | نویسنده : احدی | نظر

بی تردید فوت نابهنگام دکتر محمدعلی حسین زاده نماینده منتخب مردم مراغه و عجب شیر در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی قلب همگان بخصوص دوستداران و طرفداران وی را به درد آورد.

شاید مهمترین علت ناراحتی افکار عمومی از این اتفاق روی داده ی تلخ،نوع نگاه و حرکتهای بعضی از افراد نسبت به مرحوم حسین زاده در ایام تبلیغات انتخاباتی بوده است.

تخریب،ایجاد جو روانی و حسین زاده هراسی عملی قبیح بود که از طرف بعضی از مخالفان وی به صورت گسترده در جامعه به وفور دیده شد.

این بداخلاقی ها تا آنجا پیش رفته بود که دکتر لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی امروز در مراسم تشییع جنازه آن مرحوم در ساختمان قدیمی مجلس شورای اسلامی،به این اقدامات واکنش نشان داده و طی سخنانی گفت: "مرحوم حسین زاده نماینده منتخب مردم مراغه و عجب شیر از سوی رسانه ها مورد جفا قرار گرفت و اقدام آنها بی اخلاقی بود.
نماینده منتخب مردم مراغه و عجب شیر از نیروهایی بود که از بطن مردم و خانواده ای مستضعف به خوبی مسیر ترقی را پیمود و تحصیلات خود را به نهایت رساند و قصد خیری برای خدمت به مردم داشت.
مرحوم حسین زاده مظلوم واقع شد و دیدیم چه کارهای نادرستی در رسانه های گروهی در خصوص ایشان انجام شد که واقعا جفا بود.نماینده منتخب مراغه و عجب شیر فردی متدین بود ولی برخی رسانه ها در خصوص وی با بی انصافی کار کردند.
نتیجه این بی اخلاقی ها دل همه را به درد آورده است و واقعا مرحوم حسین زاده در این چند وقت مظلوم واقع شد درصورتی که نیروی بسیار زحمت کشی بود و..."

بی تردید فوت مرحوم دکتر حسین زاده بدون حکمت و مصلحت خداوندی نبوده و شاید پنجره ای دیگر برای شناخت صداقت،صمیمیت،سلامت نفس و پاکی آن مرحوم بوده است تا به واسطه آن چهره ناپاک خناسان و دون مایگان بهتر برای مردم نمایان شود.




تاریخ : دوشنبه 95/2/20 | 10:26 صبح | نویسنده : احدی | نظر

تسلیت

 

کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ والاکرامِ  

خبردرگذشت دکتر محمدعلی حسین زاده نماینده منتخب مراغه و عجب شیر در مجلس شورای اسلامی، چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور می‌نشیند، ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چاره‌ای جز تسلیم و رضا نیست.

این واقعه دردناک را خدمت خانواده محترم و دوستداران آن مرحوم تسلیت عرض نموده واز درگاه خداوند متعال برای بازماندگان صبر جزیل مسالت می نمایم.

 




تاریخ : دوشنبه 95/2/20 | 10:24 صبح | نویسنده : احدی | نظر
آموزگارم ، تو باغبانی
می پرورانی بذروجودم ، با مهربانی
با درسهایت دیو جهالت از من گریزد
اندرزهایت ، بهر وجودم ، شد پاسبانی
من غرقه بودم در بحر غفلت
دستم گرفتی ای ناجی من،
من همچو قایق ، تو بادبانی
بر خوان ِ دانش من میهمانم
تو ای معلم ، خود میزبانی
کار تو باشد، ارشاد انسان
همکار ِ خوب ِ پیغمبرانی



تاریخ : یکشنبه 95/2/12 | 10:55 صبح | نویسنده : احدی | نظر

نتیجه تصویری برای معلم




تاریخ : یکشنبه 95/2/12 | 10:52 صبح | نویسنده : احدی | نظر

اولین جلسه ستاد پشتیبانی از مدافعان جان برکف حرم آل الله در تاریخ 21/1/95 در محل فرمانداری شهرستان عجبشیر برگزار و در این جلسه پس از بحث و گفتگوهای فراوان تمامی شرکت کنندگان در جلسه تاکید داشتند که مردم ولایت مدار شهرستان همچنانکه در طول 37 سال گذشته پشتیبان نظام و ولایت فقیه بوده اند ایبن بار نیز این عزیزان را تنها نخواهند گذاشت و تا حد امکان در حمایت از آن عزیزان تلاش خواهند نمود ستاد پشتیبانی از مدافعان حرم در شهرستان عجبشیر آماده دریافت کمکهای نقدی و غیر نقدی امت حزب الله است.




تاریخ : جمعه 95/1/27 | 10:4 عصر | نویسنده : احدی | نظر

می خواهند به ملت القا کنند که چیزی بنام دشمن مفهومی ندارد, پروژه نفوذ یعنی دشمنی دشمن را از چشم مردم بیاندازند. از افراد ساده لوح می پرسند امام فرمود رابطه با امریکا گرگ و میش است پس چرا شما بدنبال رابطه هستید, در جواب می گوید دندانهای این گرگ ریخته است..اگر دندان ریخته است پس کدام دندان خون شیخ نمر را ریخت؟کدام دندان دانشمندان ما را ترور کرد؟ کدام دندان ایران اسلامی را تحریم کرد؟ کدام دندان مظلومین یمن، عراق و سوریه را در خون وحشیت غلطان کرد؟ نفوذ یعنی القای این مطلب که انقلابی بودن ضرر آور است, امروز دشمن درصدد تخریب روحیه ی انقلابی است. بهترین مقابله با امریکا اینست که ابهتش را بشکنیم. نفوذ یعنی قراردادن انقلابی بودن در جایگاه افراطی بودن. نفوذ یعنی افراطی تلقی کردن ابوذر. نفوذ یعنی خجالت از انقلابی بودن. انقلابی بودن اوج اندیشه و تدبیر و عقل و شجاعت است. انقلابی بودن یک مکتب است.نفوذ یعنی دستاوردها را با ابگوشت بزباش هم وزن کردن!.اگر زورمان به استکبار نمی رسد, پس چرا تهدید می کنند؟ مفهوم استکبار یعنی به یک جیب چهارمیلیارد دلار واریز کردن از جیب دیگر چهل میلیارد دلار خارج کردن بوسیله ی کاهش قیمت نفت. آفریقایی و ونزولایی به ما نگاه می کنند, در فتنه 88 یکی از انقلابیون خارجی به من گفت اگر نمی توانید انقلابمان را حفظ کنید ما بیاییم!! ما صرفا برای خود نیستیم..خطرآینده ی انقلاب اسلامی نفوذ است, همان کاری که نهضت آزادی نتوانست ایران را لیبرال بکند. نفوذ یعنی تحقق قراردادهای اقتصادی را عملی نکردن تا نتیجه ی انتخابات.خداوند هیچ نیازی به ما ندارد,اگر لیاقتمان را از دست بدهیم,این پرچم را به قوم دیگری تحویل می دهد.

 




تاریخ : جمعه 95/1/27 | 9:59 عصر | نویسنده : احدی | نظر

ماه رجب؛ ماه توحید و هم نشینی با محبوب و موسم نجوا و سخن گفتن با حضرت دوست است. حلول ماه مبارک رجب، مبارک باد.




تاریخ : جمعه 95/1/27 | 9:51 عصر | نویسنده : احدی | نظر




تاریخ : جمعه 95/1/27 | 9:49 عصر | نویسنده : احدی | نظر

  • قالب وبلاگ | بلاگ اسکای | ایران موزه